عاشقانه ها برای تو
عـکس اس ام اس شعر داستان


عشق مثل بازی الاکلنگه

http://s1.picofile.com/file/6355599594/1217016123qplgxa7u.jpg

میگن عشق مثل بازی الاکلنگه هر کسی که عاشق تره خودشو پایین نگه میداره تا عشقش از بالا بودن لذت ببره...


اما چقدر سخته یه روز به خودت بیای و ببینی روی یه الاکلنگ چوبی تنهایی


کسی که از تو بالا تر بوده دست عشقتو گرفته و با خودش برده


خیلی سخته سرتو بالا کنی و ببینی عشقت با یار تازه اش روی ابرا قدم می زنن.


صداش می کنی ((آهای عشق من برگرد بیا بازم بازی کنیم منتظرتم))


اما اون تو اون الاکلنگ چوبی رو فراموش کرده.حالا عاشق کسیه که از تو بهتره.


لبخند تلخه روی لباتو می بینم وقتی به روزی فکر میکنی که برای اولین بار دیدیش


یا انتظارت وقتی برای یه مدت رفت و ازش بی خبر بودی


اما حالا همه چیز تموم شده تو موندی و یه شهر خاطره و یه الاکلنگ چوبی.


چقدر سخته نتونی ازش دل بکنی مدام سرت به سمت آسمون باشه و نگاش کنی


با اینکه خیلی تنهایی دلت نخواد از اون بالا بیفته پایین.


چقدر سخته نتونی از اون الاکلنگ چوبی دل بکنی آخه تنها یادگاری که ازش داری


یادته هر کاری می کردی تا لبخند بزنه اما نمی خندید ولی حالا برای عشق تازه اش می خنده


چقدر خنده هاش قشنگه با خودت میگی کاش می تونستم صدای خنده هاشو بشنوم


یه چیزی رو از اون بالا پرت کرد به طرفت صدای شکستن اومد


حس عجیبی داری مبینی قلب شیشه ای خودته که بهش یادگاری دادی


تکه هاشو کنار هم میذاری جای پاهاش روی دلت مونده


با بغض میگی لا اقل یه یادگاری ازش دارم.

 


یک شنبه 21 خرداد 1391برچسب:,

|
 

و خداوند گریه کرد…

 

خداوند گریه کرد
زمانی که بنده اش
آنی که اشرف مخلوقات خواندش و دردانه جهان خلقت شد
اینچنین کبر و غرور سرتا پای وجودش را گرفت

خداوند گریه کرد
زمانی که بنده ای که خدا خالق آن بود بر بنده دیگرش ظلم و عناد کرد

خداوند گریه کرد
لحظه ای که بنده ای از بندگانش دل بنده ای دیگر را شکست

خداوند گریه کرد
لحظه ای که آن چه می پنداشت، شد آنچه که هست

خداوند گریه کرد
زمانی که دید این بنده همان بنده ای است که با آهنگ سوراسرافیل خاکش را ساخت
و
اینک بر سر خاک و مال جنگ و خونریزی است

خداوند گریه کرد
زمانی که وجود بی ارزش این خاک را با روح خداوندی زنده کرد
اما اکنون همان بنده ارزش روح خداوندی را با وابستگی به هیچ های زمین فراموش کرده است

خداوند گریه کرد
زمانی که این جسم مملو از روح را سرتاسر مملو از عشق الهی کرد
اما هم اکنون هر آنچه عشق می نامندش به هوس می رود.

خداوند گریه کرد
زمانی که دید عشق داده بودم برای آرامش،
دل داده بودم برای سپردن
گل برای هدیه
اما اکنون همه چیز
ریا و تزویر و دروغ

خداوند گریه کرد
زمانی که گفته بود با هم باشید،به هم عشق بورزید و از آن لبریز شوید
از آنچه در دنیا به شما دادم برای رسیدن به اصل خود استفاده کنید
اما همه چیز مصنوعی شد و ساختگی

خداوند گریه کرد
زمانی که در آن وقتی که به ما داده بود تا در حضورش بنشینیم و درد دل کنیم
و فیض عشق بازی با خدا را ببریم
رفتیم و چه نا سالم سپری کردیم

خداوند گریه کرد
زمانی که دید بر مهر مادری، بی احترامی شد

خداوند گریه کرد
زمانی که دید ۲ برادر برای هم نقشه می کشند
که چگونه فریب دهند تا به مال و اندوخته ناسالم خود بیافزایند

خداوند گریه کرد
زمانی که به گل و پروانه، آب و خاک آنگونه که او می خواست نگاه نکردیم

خداوند گریه کرد
زمانی که دید از عقل و پندارمان چگونه استفاده کردیم و برای آنچه خوب است یا بد است
و مفهوم آن مطلق و ثابت است
مقلد مشابهان خود شدیم
و ازآنچه او به ما داده بود
عقل=استدلال
استفاده نکردیم.

خداوند گریه کرد
زمانی که او را به جای اینکه در محیط ببینیم در پول و بانک و مال و ثروت می دیدیم
چرا که در نبود این ها او را صدا می کردیم و
اگر مشکلی از نبود آنها نداشتیم حتی اسمش را به لب نمی آوردیم.
خداوند چه صبری دارد!
اگر روزی از توقعات خود
از ما سئوالی کند،
به راستی ما چه می گوییم ؟
الهی به فضل و رحمتت بر ما قضاوت کن، نه به عدالت


یک شنبه 21 خرداد 1391برچسب:,

|
 

نگاه عشق

بی نگاه عشق مجنون نيز ليلايي نداشت
بي مقدس مريمي دنيا مسيحايي نداشت
بي تو اي شوق غزل‌آلوده‌يِ شبهاي من
لحظه‌اي حتي دلم با من هم‌آوايي نداشت
آنقدر خوبي كه در چشمان تو گم مي‌شوم
كاش چشمان تو هم اينقدر زيبايي نداشت!
اين منم پنهانترين افسانه‌يِ شبهاي تو
آنكه در مهتاب باران شوقِ پيدايي نداشت
در گريز از خلوت شبهايِ بي‌پايان خود
بي تو اما خوابِ چشمم هيچ لالايي نداشت
خواستم تا حرف خود را با غزل معنا كنم
زير بارانِ نگاهت شعر معنايي نداشت
پشت درياها اگر هم بود شهري هاله بود
قايقي مي‌ساختم آنجا كه دريايي نداشت
پشت پا مي‌زد ولي هرگز نپرسيدم چرا
در پس ناكاميم تقدير جاپايي نداشت
شعرهايم مي‌نوشتم دستهايم خسته بود
در شب باراني‌ات يك قطره خوانايي نداشت
ماه شب هم خويش مي‌آراست با تصويرِ ابر
صورت مهتابي‌ات هرگز خودآرايي نداشت
حرفهاي رفتنت اينقدر پنهاني نبود
يا اگر هم بود ، حرفي از نمي آيي نداشت
عشق اگر ديروز روز از روز‌گارم محو بود
در پسِ امروز‌ها ديروز، فردايي نداشت
بي تواما صورت اين عشق زيبايي نداشت
چشمهايت بس كه زيبا بود زيبايي نداشت


چهار شنبه 10 خرداد 1391برچسب:,

|
 

امشب با غم

خواهم امشب را که با غم سر کنم

دفتری با اشک چشمم تر کنم

نام آن دفتر نهم دیوان عشق

اشک را عنوان آن دفتر کن


چهار شنبه 10 خرداد 1391برچسب:,

|
 

بیچاره دلم

دلم خیلی گرفته

دلیلشو نمیدونم

حس میکنم به بن بست رسیدم

نمیدونم چی میخوام ,شایدم میدونم ولی جرات بیان ندارم

یا اینکه غرورم  این اجازه  رو نمیده

دلم گریونه چشام دیگه نمیتونه اشکامو نگه داره

نگامو از بقیه میدزدم

بغضم داره میترکه

ولی نمیخوام کسی اشکامو ببینه

دیگه نمیتونم چیزی  بنویسم

خداحافظ


سه شنبه 9 خرداد 1391برچسب:,

|
 

چشام بدجوری ابریه

هوای چشام بدجوری ابریه

دلم تنگه و غرق بی صبریه

چه حس غریبی چه بد حالیه

که هستی ولی جای تو خالیه

خودش رو یکی جای تو جا زده

یکی جای تو این روزا با منه

که سرده نگاش جنسش از آهنه

که نسبت به اسمم لباش بی حسه

دلم کی دوباره به تو می رسه


سه شنبه 9 خرداد 1391برچسب:,

|
 

در تنهایی خودم

 

در تنهایی خود لحظه ها را برایت گریه کردم


 
در بی کسیم برای تو که همه کسم بودی گریه کر

در حال خندیدن بودم که به یاد خنده های سرد و تلخت گریه کردم


در حین دویدن در کوچه های زندگی بودم که ناگاه به یاد لحظه هایی که بودی

و اکنون نیستی ایستادم و آرام گریه کردم

ولی اکنون می خندم آری میخندم

به تمام لحظه های بچگانه ای که به خاطرت اشک هایم را قربانی کردم


پنج شنبه 4 خرداد 1391برچسب:,

|
 


به وبلاگ من خوش آمدید

نازترین عکسهای ایرانی

 

عاشقانه
مطالب عاشقانه
اس ام اس
اس ام اس سال نو

 

ترانه

 

خرداد 1391
ارديبهشت 1391
فروردين 1391
اسفند 1390

 

عشق مثل بازی الاکلنگه
و خداوند گریه کرد…
نگاه عشق
امشب با غم
بیچاره دلم
چشام بدجوری ابریه
در تنهایی خودم
مصاحبه با خدا
یادمان باشد
رفتی ولی اينو بدون هر جا باشی دوست دارم...
من
حالم خوب نیست
من وتو
اگه کسی رو دوست داری
اشک چشمانم از دوری تو بند نمیاد
باز هم تنها
نامه
رسم زمونه
از خدا بی خبر
بهانه
چقدر دوست داشتم
عشق
از عشق نکن شکوه
سوختن با تو
ای کاش یکنفر
ای کاش
عشق
عشق از دیدگاه دکتر شریعتی
پیمان با ماه
تو همونی
عاشق
عاشقتم
سنگتراش
نامه بی جواب
عشق یعنی
منتظر لحظه ای هستم
عشق تو مرا پیر کرد
7نوع متفاوت از عشق
در باره عشق مشروط
کی بود
من یک انسانم
عشق چیست
چرا؟
درد ودل با خدا
عشق یعنی

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عاشقانه ها برای تو و آدرس ghalbeatashin.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





روزگارم بر خلاف ارزوهایم گذشت
دوست دارم تا اخر عمرم
دوست دارم تا اخر عمرم
ابری
عنوان لینک
دنیای غم انگیز
خواب شیرین کودکانه
عصر اس ام اس
آشیانه دانلود
وان دانلود
نفسي واسه موندن ندارم
ردیاب خودرو

 

حمل ماینر از چین به ایران
حمل از چین
پاسور طلا
الوقلیون

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

 



Alternative content


<p 

<p

<p

<p

<p

<p

<p

<p

<p

<p

<p

<p

<p 

.: Weblog Themes By www.NazTarin.Com :.


--->

2musicweb - 2musicweb